یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است
بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی منفور ترین افراد نزد خدا کسانی هستند که از طلب دعا و در خواست از او تکبر می ورزند.
دعا کلید فیض و رحمت الهی، مایه تقرب و نزدیکی به معبود و عاملی مهم در دستیابی به خواسته های مادی و معنوی و نجات از گرفتاری ها و سختی هاست.
با توجه به آثار و برکات ارزشمندی که دعا و ارتباط با معبود برای انسان به دنبال دارد، آموزه های اسلامی همواره افراد را به سوی این عمل عبادی تشویق نموده و از هرگونه سستی و تنبلی در انجام آن پرهیز داده است. «وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ؛[سوره غافر؛ آیه 60] پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا (دعاى) شما را بپذیرم! کسانى که از عبادت من تکبّر مى ورزند به زودى با ذلّت وارد دوزخ مى شوند!».
جایگاه و اهمیت دعا و مناجات شعبانیه
با اندک تأمل و دقتی در مضامین عالی و ارزشمند دعاهای وارد شده از حضرات معصومین (علیهم السلام)، به این مطلب می توان اذعان داشت که، این دعاها با زبانی خاص منظومه ای از معارف دینی و الهی را به افراد تعلیم می دهند، بسیاری از این دعاها با معارف توحیدی عجین شده اند و شیوه صحیح سخن گفتن و مناجات کردن با معبود را به انسان آموزش می دهند.
یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است، که عارفان و اساتید عرفان و اخلاق تأکید و عنایت خاص بر خواندن وتأمل در آن داشته اند.
در اهمیت و ارزش این مناجات عظیم، عارف واصل آیة الله میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب ارزشمند المراقبات این چنین بیان می دارد: این مناجات از اعمال مهم این ماه است، و نه تنها در این ماه بلکه سزاوار است در طول ماه های سال سالک با این دعا مأنوس باشد، این مناجات، مناجات معروفی است که شامل مطالب اساسی در مورد چگونگی معامله بندگان با خدای بزرگ بوده و آداب خواستن دعا، طلب کردن آنگونه که شایسته است، آموزش داده می شود.[1]
اهل بیت (علیهم اسلام) دروازه ارتباط با خدا
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».[2] یکی از نکات بسیار زیبای این دعای ارزشمند آغاز معنا دار آن است. قبل از بیان هر دعا و مناجاتی با خدای متعال، بنده می آموزد برای در خواست از مولا می بایست ارادت و دوستی خود را نسبت به اهل بیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) به منصه ظهور رساند. به همین جهت ارتباط با خدا را با صلوات و طلب رحمت بر اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) آغاز می نماید.
علاوه بر این مطلب آغاز مناجات و درخواست با صلوات، خود ضامن اجابت و قبولی دعا است؛ چنانکه از امام صادق (علیه السلام) این چنین نقل شده است: «کانَتْ لَهُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَاجَةٌ فَلْیبْدَأْ بِالصَّلاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ یسْأَلُ حَاجَتَهُ ثُمَّ یخْتِمُ بِالصَّلَاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَکرَمُ مِنْ أَنْ یقْبَلَ الطَّرَفَینِ وَ یدَعَ الْوَسَطَ إِذَا کانَتِ الصَّلاةُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لا تُحْجبُ عَنْهُ؛ [3] امام صادق (علیه السلام) فرمود: کسی که حاجتی دارد باید اوّل، صلوات بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) بفرستد و بعد از آن، حاجت خود را بخواهد و در آخر دعا، دوباره صلوات بفرستد. زیرا خداوند متعال، کریم تر از آن است که دو طرف دعا را قبول کند و وسط دعا را قبول نکند و صلوات بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) موانع استجابت دعا را بر طرف می کند».
درود و صلوات بر پیامبر اکرم و خاندان پاکش نشأت گرفته از معرفت و علم به جایگاه ایشان است، علم و معرفتی که در صورت فقدان آن قبولی اعمال در هاله ای از ابهام قرار می گیرد، در خصوص جایگاه و اهمیت معرفت به اهل بیت در قبولی اعمال به درگاه الهی، روایت ارزشمندی در متون روایی نقل شده است که گوایای رابطه این معرفت و قبولی اعمال دارد: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها قَالَ: نَحْنُ- وَاللَّهِ- الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّتِی لَایَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا؛[4]
فرار از خود به سوی خدا
«وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعْوَتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْک ؛[5] و شنواى دعایم باش آنگاه که مى خوانمت و صدایم را بشنو آنگاه که صدایت می کنم، و به من توجّه کن هنگامى که با تو مناجات مى نمایم، همانا به سوى تو گریختم، در برابرت ایستادم».
اقبال و توجه بنده به سوی خدای متعال، در واقع به نوعی گویای اقبال ویژه ی خداوند به او می باشد؛ چرا که در مرتبه اول این خدای متعال است که اسباب اولیه و شرایط و زمینه را برای رجوع بنده به سوی باری تعالی فراهم نموده است.
در واقع خدای متعال با قرار دادن درک و معرفت فطری نسبت به خود در نهاد انسان، میل به سوی حقیقت جویی، کمال و سعادت و راهی به سوی خویش را برای او می گشاید، علاوه بر این موضوع خداوند با فرستادن انبیاء و اولیای الهی برای هدایت بشریت نیل به این هدف و شناخت را هموار نموده است؛ چرا که انبیاء الهی همگی بندگان را به سوی باری تعال رهنمود نموده اند: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً وَ داعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنیراً ؛[سوره احزاب، آیات 46 و 45] اى پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و انذارکننده! و تو را دعوت کننده بسوى خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغى روشنى بخش!».
دعا عاملی مهم در دستیابی به خواسته های مادی و معنوی و نجات از گرفتاری ها ست
از چه چیزی باید گریخت؟
مسأله مهمی که در فراز، فرار به سوی خدا مطرح می باشد این است که، اولاً انسان از چه چیزی باید به سوی خدا فرار کند؟ دوم اینکه عوامل و شاخص های تأثیر گذار در این رفتن به سوی خدا چیست؟
1- از گناه و خواهش های نفسانی باید فرار کرد: به راستی اولین چیزی که انسان باید از آن بترسد، هوای نفس و خواهش های نفسانی و گرفتار شدن در منجلاب گناه و تاریکی های رذایل اخلاقی است.
گناه و تمایلات شیطانی روح الهی و انسانی را در سرزمین وجودی انسان به تاراج می برد و انسان را به حیوانی درنده و خطرناک بلکه بدتر مبدل می سازد. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:«وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ» [6]
2- از دوست و همنشین بد باید گریخت: یکی از مهمترین عوامل مهم گمراهی و شقاوت افراد، همنشینی و ارتباط با افراد ناشایست است. رفتار و کردار هر انسانی چه خوب و چه بد، تأثیر مستقیمی بر دیگران دارد.
مباحث روانشناسی و مباحث دینی به خوبی این مطلب را به اثبات رسانیده است. مباحث قرآنی نیز گویای این مطلب می باشد: «یا وَیْلَتى لَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلا؛[سوره فرقان، آیه 28] واى بر من، کاش فلان را به دوستى نمى گرفتم».
راههای شتاب به سوی خدا
عوامل و مولفه های ارزشمندی، در موفقیت سلوک، و فرار به سوی خدای متعال تأثیر گذار است, که در این متن تنها به ذکر گوشه ای از آنها اشاره می کنیم:
1- تفکر و اندیشه نیکو: اگر همواره حالات و رفتار انسان با تفکر و اندیشه همراه باشد و انسان در ماهیت خود و دنیای پیرامون خود به درستی بیندیشد، زمینه انتقال توجه از عالم دنیا و مُلک و تعلقات دنیایی، به عالم ملکوت و کمال مطلق فراهم می شود. [7]
امام علی (علیه السلام) در اهمیت تفکر می فرماید: «نَبِّهْ بِالتَّفَکُّرِ قَلْبَکَ وَ جَافِ عَنِ اللَّیْلِ جَنْبَکَ وَ اتَّقِ اللَّهَ رَبَّکَ؛ [8] با تفکر دل خود را بیدار ساز و در شب پهلو را از بستر خواب بدور دار، و از خداى پروردگارت پروا کن».
2- همراهی و همنشینی با صالحان: بر اساس منطق قرآن و روایات اسلامی سبک زندگی نبوی (صلی الله و علیه و اله) و امامان معصوم (علیه السلام) بهترین راه نجات و شتاب به سوی خدای متعال می باشد. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ؛ [سوره توبه، آیه 119] اى کسانى که ایمان آورده اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید!».
سخن آخر:
یکی از زیباترین سخنان قرآنی که خدا از انسان می پرسد این است «فَأَیْنَ تَذْهَبُون؛ [سوره تکویر، آیه26] پس به کجا مى روید؟!» چه خوب است انسان در جواب این سوال قرآنی می گفت به سوی خدا فرار می کنم.
- پنجشنبه ۱۳ خرداد ۹۵